Friday, December 8, 2006

آف لاینهای بارونی.......


پنجره رو باز کردم . می خواستم هوای اتاق تازه بشه بارون آروم و قشنگی می اومد . دو ، سه روزه که اینطوریه ، بی حساب و کتاب آسمون می باره ابرها آماده نشستن تا هر وقت دل آسمون گرفت ، ببارن و سبکش کنن . ظاهراً این طرف ها دل آسمون هم زیاد می گیره . هوای تازه بیرون ، آسمون بی ستاره و ابری ، بوی باران و زمین بارون خورده ، همه و همه حس عجیبی رو بهم دادن خوشحالی ، دلتنگی ، خوشبختی ، آرامش ، تنهایی ، خاطرات ، روزهای دور و آرزوهای دور !!!! نمی دونم چی بود . هر چی که بود ، قشنگ بود . هر چی که بود ، اشک من رو هم مثل آسمون در آورد . ستاره ای تو آسمان نیست . آسمانش ابریست ، من گریه کردم با ستاره هایی که تو آسمون نبودن

No comments: