Friday, December 22, 2006

تو باور نکن هرکی بهت گفت پیشت میمونم، پیشت می مونه

می خواهم بروم، جائی که « غریزه ی تو» بر من حاکم نباشد و « غریزه ی من» به ابتذال محکوم نشود.می خواهم بمانم، جائی که « تن» بر « من » برتری نداشته باشد و « من » به بی انصافی متهم نگردد. می خواهم بشنوم ، حرفهای معقول خدا را جائی که «خدای تو» با «خدای من» یکسان تعبیر شود.می خواهم بمیرم ، برای چشمــهائی که راست میگویند که «بیزارند» جائی که «اشک» حربه ی تلخ «عشق» نمی شود. می خواهم تنفس کنم ، جائیکه « هوای جهنمی دوست داشتن » به «برزخ بلاتکلیفی» تبدیل نگردد...خدای من ! بر اساس کدام قانونت مرا زن آفریدی ؟! و در کدام محکمه ی عادلانه ات مرا به دوزخ خواهی افکند ؟ با من، هر چه میکنی، بکن اما از خودت ناامیدم مکن

No comments: